- بیک زاده
- بغزاده
معنی بیک زاده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرزند بیک از خانواده ای نجیب
بچه دیو دیو نژاد، اسب قوی هیکل و تیز دو
سقنقور
آنکه پیشتر متولد شده
فرزند پیر وشیخ ومرشد
آنکه پیش تر متولد شده، نسبت فرزندی که زنی از شوهر سابق خود داشته باشد با شوهر فعلی او
فرزند پادشاه، شاهزاده
سقنقور، جانوری دوزیست شبیه سوسمار دارای چهار دست و پا و دم کوتاه که قدش تا ۲۵ سانتی متر می رسد، ریگ ماهی
فرزند ملک، شاهزاده شاهزاده فرزند ملک شاهزاده: (تا بدانجا که آن ملک زاده بود یکباره دل بدو داده) (هفت پیکر. چا. ارمغان 228)، جمع ملکزادگان
بیکزاده
امیرزاده، بزرگزاده نجیب زاده